مرگ از رگ گردن نزدیک تر است ! 

خاصه زهرای عزیزم که حتی نمیتوانم تسلیتی به او بگویم. 

خبر خیلی بدی بود ، من از باباش خیلی خوشم میومد برعکسِ مامانش ، یه آدم مهربون خوش اخلاق که کاری به هیشکی نداشت ، حتی یکبار از همسایه ها چیزی راجبش نگفتن.!

نمیدونم چه حکمتی قسمتی خواست خدایی بود 

اما از خدا میخوام صبر زیاد بهشون بده ، داغشون کم شه.! بی پدری خیلی سخته، بی پناهی ، پشت نداشتن ، حمایت گر نداشتن.

با این وضعِ ناقصِ خودم حتی نمیتونم برم پیشش، اصلا روی تسلیت ندارم

خدایا به بازمانده ها صبر بده ، کمکشون باش.

اقای همسایه بابای مهربونِ زهرا ، فکر کنم کل محل داغ دار باشه با رفتن یهوییت.

تازه داشتین پیشرفت میکردین، همچی خوب میشد.


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

vps-poster2 Tiffany عنوان قالب مهدی دارآفرین مشاوره پوست و زیبایی با مریم مجله اینترنتی شوخی سر آشپز جهادِاقتصادی مشاورین ها